- لس خورده
- ضربت دیده کتک خورده: آن لس خورده و سر شکسته ظالم است
معنی لس خورده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه پس مانده غذای دیگران را میخورند، پس خورده یا باز مانده طعام و غذا و شراب سوء ر
سیلی خورده، لطمه خورده، صدمه دیده
بازماندۀ خوراک که پس از خوردن غذا باقی بماند، پس مانده
سیلی خورده تپانچه خورده، زبون شدن، صدمه دیده: من بیچاره هستم که با این چشمهای لت خورده ام باید نخ و سوزن بزنم، ضرر رسیده زیان دیده
مصیبت رسیده، به بلا مبتلی، محنت رسیده
فرسوده، کالای مستعمل، لمس شده
لطمه خوردن، سیلی خوردن، تپانچه خوردن، برای مثال در شهوت نفس کافر ببند / وگر عاشقی لت خور و سر ببند (سعدی۱ - ۱۶۶) ، زیان دیدن و شکست خوردن در کسب و کار
کلک خورده زدوده
سیلی و چک خوردن
چاشنی کردن مزه خوردن: پیش ایشان فاتحه الکتاب آن حضور است حضوری که اگر جبرئیل بیاید لوس خورد
آنکه پس مانده غذای دیگران را میخورند، پس خورده یا باز مانده طعام و غذا و شراب سوء ر